و از جایی که فکرشو نمی کردم همون محالات عیناً برام قابل دیدن بود، اتفاق می افتاد .. و من هم قسمتی از همون ماجراهای محال تصوراتم بودم، شدم و هستم!
حالا که مدت هاست " او " را تصور می کنم و چه تصورات پر ماجرا و رویایی.. جوری که سهم قابل توجهی از واگویهای روزمرگیم به اون مربوط میشه.
البته تصوراتم را وقتی کاملا باور می کنم که خلافش ثابت نشده باشه! .. به هر حال هر تصوراتی که نمی تونه درست باشه! :)
شکر که آن محالات را خدا برایم نزدیکتر قرار داد تا قضا و قدر الهی را بهتر درک کنم
خدا اگه بخواد.. هر محالی برای بنده هاش از جایی که فکرش را هم نمی کنند.. نزدیک و برآورده میشه!
صد هزار مرتبه خالق هستی را شکر می کنم ..که خدا به من و او گوشه توجهی داره. خدای من.. در سختی ها همواره با ما باش..
جانا تو ماه روشنی.....برچسب : نویسنده : 8tazekarf بازدید : 125