جانا تو ماه روشنی..

متن مرتبط با «دلشو» در سایت جانا تو ماه روشنی.. نوشته شده است

گفتم که دیگه دلشو ندارم

  • مثلن قرار بود فرداش بریم تئاتر ببینیم.. به درخواست خود داداش.. اما فرداش خانواده همسرشم که با خانواده ما در سفر همراه بودن.. دیدم از صبح شروع کرد به آماده کردن خودش.. البته دیگه نه به قصد ت؛اتر دیدن..   انگار یه چیز مهمتر از دیدن تئاتر هم بود.. البته گفت اگه زود بریم و قبل اینکه مسافرا برسند میتونیم تئاتر ببینیم...   ههه ولی مسافرا برای صبحونه می خواستن بیان خونه..  و منم که از صبح شروع کرده بودم به شست و شو,گفتم,دیگه,دلشو,ندارم ...ادامه مطلب

  • دلشوره دارم از فاصله ها

  • " چندان هم دور نیستی ؛ فقط به اندازه ی یک نمیدانم از من فاصله گرفته ای !آری ، “نمیدانم” کجایی ؟ "  " نویسنده: ناشناس " دلشوره دارم از فاصله ها و از بی خبری ها..  فکر های مختلف با زره ای بر تن از همان اول صبح با من سر جنگ دارند.. اگر حضور او باشد  دیگر چه حریفی توان به زانو در آوردنم را دارد!  مگر مرگ.. مگر خواست خدا.. آخ که دلم بدجور سراغش را می گیرد! , ...ادامه مطلب

  • من تنها رشد کننده در ساحل دلشوره هایت خواهم بود

  • من تنها رشد کننده در ساحل دلشوره هایت خواهم بود.. من آمده ام برای تمام دلشوره هایت که تا پای جان بمانم, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها